۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

بی تابی

صبر کن...... سحر نزدیک است ..... وقتی چشمهایت سپیدی اش را دید دیگر چیزی نخواهد دید........ به تو گفت:...... خیلی نزدیکم..... فقط خاکت را پاک کن .......از دست من گیر ..... و با دست من بده.......

و چه خوب گفت فرستاده اش: "بخواهید که به شما داده خواهد شد.بجویید که خواهید یافت.بکوبید که در به رویتان گشوده خواهد شد.زیرا هرکه بخواهد به دست آورد و هر که بجوید یابد و هرکه بکوبد در به رویش گشوده می شود."

و تو گفتی به وعده ات عمل خواهی کرد.....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر