۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

اولین پست

بالاخره بعد از نزدیک به 22 ساعت سفر رسیدم به کانادا. این اولین پستیه که دارم کانادا می نویسم و نمی خوام شروع کنم در مورد چیزهای از کانادا بگم که این دو روز در موردشون تعجب کردم. یه بار می شینم کلی در موردش می نویسم.
فکر کنم بزرگترین مشکلی که در آینده خواهم داشت زبانه.... خیلی وضع انگلیسیم بده و در چند روز اخیر بعضا واقعا درمونده می شدم .... باید شروع کنم زبانم رو تقویت کنم.....
یه مساله دیگه خوابه... ساعت محلی اینجا تقریبا قرینه ساعت ایرانه... یعنی 12 ظهر تهران اینجا حدوده 12 شبه. به خاطر همین تغییر ساعت بدن یکم سخته.... چون کل مسیر رو جز چند ساعت کوتاه نخوابیدم شب اول خیلی راحت تا صبح خوابم برد....ولی الان بد جوری خوابم میاد... دارم تحمل می کنم تا شب بشه بخوابم....
اصلا دیگه مخم کار نمی کنه.... فعلا برم

۲ نظر:

  1. حاجی خداییش تعارف نکن ؛ هر جا دیدی دیگه خیلی کارت با کسی گیره زبانه ، همونجا زنگ بزن بهم گوشی رو هم بده به آقا (یا خانوم) تا شیر فهمش کنم

    پاسخحذف
  2. فکر کنم نصف جمعیت ونکور چشم بادامی اند... فکر کنم تو چین این قدر نباشند که اینجاند..... اون ها رو هم که می دونی چطوری انگلیسی حرف می زنند.... هیچی نمی شه فهمید ازشون....
    دفعه بعد بهت زنگ می زنم باهاش حرف بزنی
    :D

    پاسخحذف